معشوقه جذاب من پارت ۲

Rena_furtive · 13:26 1401/09/25

ادامه

از زبان مری :
با هق هق رانندگی میکردم....خانوادم....چطوری دلشون اومد منو از خونه بندازن بیرون....من دخترشونم....ماشینو به سمت یه بار هدایت کردم.پیاده شدم و رفتم تو یه بطری کوچیک موهیتو از گارسون گرفتم و رفتم نشستم بغل یه پسره با موهای طلایی و چشمای سبز جنگلی....نگاهمو ازش گرفتم و همه موهیتو رو با یه نفس خوردم.آخیش...خیلی وقت بود که موهیتو نخورده بودم...پسره داشت با تعجب نگام میکرد

#یااا چجوری همشو یه نفس خوردی
∆خیلیم سخت نبود...
#چرا صدات خش داره؟گریه کردی؟
∆آره....
#چیشده؟
∆خانوادم منو از خونه بیرون کردن
#چرا؟


چرا؟دلیلشو خودمم درست نمیدونم...داشتم فکر میکردم...فکر کن فکر کن فکر کنننن چرا بیرونت کردن؟


∆نمیدونم....خانواده ما خیلی پولدار نیستن حتما میخواستن خرج اضافی رو دوششون نباشه :,)

#ولی من وضعم خوبه...هی اگه خونه نداری میتونی خونه ی من بمونی من تنها زندگی میکنم فقط یه سگ دارم تو که نمیترسی؟

∆نه من از سگ نمیترسم خیلیم دوست دارم

#خب پس بعد از اینجا بریم خونه من.وسایلت کجان؟

∆فکر میکنی اجازه دادن من وسیله جمع کنم؟فقط یه دست لباس با یه حوله مونده واسم

#او....عیبی نداره هرچی نیاز داشته باشی برات میخرم میتونم حدود یک میلیون پول واست خرج کنم خیلی زیاد نیست

∆یک میلیوننننننننننن؟زیاد نیستتتتتت؟من فقط ماهی ۱۰۰ تومن میتونستم خرج کنمممممم

#خب الان هرچقدر بخوای میتونی خرج کنی.بعلاوه یک میلیون اونقدرام برای من زیاد نیست منم از تنهایی در میام


شک شدم...برم؟منکه جاییو ندارم پول هم ندارم...مجبورم برم.


∆باشه.میام


دستشو سمتم گرفت


#آدرین آگرست

∆مرینت دوپن چنگ


باهاش دست دادم.دستش گرم بود ولی دست من یخ کرده بود باعث شد که گرم بشم و بدنم یکم مور مور بشه...آخه من تاحالا دست هیچ پسریو به غیر از داداشم نگرفته بودم.بعدم بلند شد و منم بلند کرد تا برقصیم بعدشم نشستیم....