سلاممم من برگشتم.دیگه ایام امتحانات بودو نمیتونستم پارت بدم ببخشید فردا پارت پنج هم میزارم
برین ادامه
از زبان مرینت:
با آدرین به طبقه بالا رفتیم که اتاقمو نشونم بده یه اتاق با تم مشکی و آبی بود رو تختی ی مشکی و لحاف آبی میز مشکی ساعت ابی همه چیزش ست بود حتی سقف مشکی و لوستر آبی بنظر اتاق مهمان میومد ولی اتاق بی نقصی بود اتاق آدرینم بغل اتاق من بود از خلاصه وسایلی که برداشته بودم یه دست لباس بود که مثل تم اتاقم مشکی و آبی بود یه دامن کوتاه و راحت که بالاش مشکی بود پایینش آبی با یه هودی آستین سه ربع که کلش مشکی بود نخ های کلاهش آبی و یه حوله ک سفید بود رفتم یه دوش گرفتم و ولو شدم رو تخت ساعت ۱۱ شب بود صبح باید ساعت ۵ بیدار میشدم برای همین دیگه تصمیم گرفتم بخوابم همینطوری که به سقف نگاه میکردم کم کم چشمام گرم شد.........
ᥫ᭡
بعد از زنگ زدن ساعت بلند شدم و یه خمیازه جانانه🐧(میدونین ولی دوباره میگم ساعت پنج صبحه🗿)بعد از صبحونه مسواک و یه دوش کوتاه آماده شدم که برم شرکت دیگه ساعت ۶ شده بود وسیله نقلیه نداشتم آدرینم رفته بود چون شرکت خیلی دور نبود تصمیم گرفتم پیاده برم باید ساعت ۷ حتما اونجا میبودم که این یک ساعت کافی بود حتی نیم ساعت زودتر میرسیدم پس راه افتادم و تو راه با هندزفری آهنگ happier than ever و diamonds و you should see me in crown گوش میدادم...
(گایز این آهنگا رو بعلاوه ی Copycat و everything i wanted رو گوش بدید خیلی قشنگن و شرمنده که این پارت کوتاه تر از پارتای قبلی بود)
